...یکی از زیبایی های کودکی من بازی با تیله ها و یا به قول خودمون تشیله بود . تشیله برای من نه فقط یک وسیله بازی بلکه دروازه ای بود به دنیا ایی که فقط نوز بود و رنگ..با خریدن یه تیله نو اولین کاری که می کردم زمان زیادی به درونش خیره می شدم و در این حالت خلسه گونه خودم رو در اعماق اقیانوسها می دیدم...اقیانوسی بی انتها که فقط من بودم و نور و رنگ...دنیایی که من تنها پادشاه و تنهاسکنه اون بودم!..وصفش کمی مشکله...ولی در یک کلام این گوی های شیشه ای گاهی حالت تقدس پیدا می کرد برای ذهن کودکی مثل من ....و چه زود از درون این دنیای شیشه ای بیرون افتادیم
برچسب : نویسنده : koodaki-man بازدید : 118