جوزی و کتاب فارسی کلاس پنجم

ساخت وبلاگ

...امروز توی اداره یه ارباب رجوع داشتم که فامیلیش جوزی بود!...حس کردم این اسم برام آشناست که ناگهان یاد خاطره ای بسیار دلنشین از زمان کودکی افتادم... 

...یکی دو ماهی از آغاز سال تحصیلی 58-59 گذشته بود که یه روز متوجه شدم کتاب فارسیم توی کیفم نیست! ..این اتفاق برای شاگرد درسخونی مثل من و شرایط اون روزگار که وقتی کتاب درسی گم می شد امکان خرید و دریافت مجدد اون تقریبا غیر ممکن بود واقعا سخت و ناگوار بود!..چند روزی رو با قرض گرفتن کتاب از دوستان سپری کردم تا اینکه یه روز آقای بنکداری معلم اون سال در یکی از روخوانی های درس کتاب فارسی متوجه شد اولش فکر کرد فراموش کردم بیارم ولی وقتی اشکام سرازیر شد موضوع رو جویا شد و من هم حکایت اتفاق افتاده رو براش تعریف کردم آقای بنکداری از اونجایی که یکی از مهربانترین معلم های اون روزگار بود با مهربانی به من دلداری داد و توی کلاس از بچه ها خواهش کرد که هر کس کتاب فارسی اضافی قدیمی داره برای من بیاره!..یکی از همکلاسی های اون زمان به اسم "جوزی" البته نام فامیلیش این بود! اعلام آمادگی کرد و فردای اون روز یک کتاب فارسی نو نو با جلد کادو و نایلون برام آورد!...اصلا باورم نمیشد! ..من هنوزم متعجبم با وجود اینکه مدتی از سال تحصیلی گذشته بود و کتابها توی دست بچه ها کهنه شده بود! چرا این کتاب جلد شده و تازه  رو برای خودش نگذاشت! و کتاب کهنشو به من بده!!!..خلاصه اینقدر از بدست آوردن کتاب خوشحال بودم که در پوست خودم نمی گنجیدم! مخصوصاً اینکه با کادو و نایلون جلد شده بود! کاری که از نظر خانواده ما اصراف بود!! اینقدر این کتاب رو دوست داشتم! که پولامو جمع کردم و برای اولین بار در زندگی کتابم رو سیمی کردم!...خلاصه نام جوزی مهربان با کتاب فارسی کلاس پنجم برای همیشه در ذهنم باقی ماند!..ایشالله هر جا که هست موفق و موید باشه!

قاصدی از گذشته...
ما را در سایت قاصدی از گذشته دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : koodaki-man بازدید : 96 تاريخ : شنبه 6 آبان 1396 ساعت: 23:26